-
جهاد میکنییییم!
یکشنبه 14 فروردینماه سال 1390 11:10
در سال نود، هماره شادی بکنیم امسال همه ترک گشادی بکنیم تا جیب مبارک شما پر گردد باید که جهاد اقتصادی بکنیم!
-
نامردم اگه نکنم
یکشنبه 2 آبانماه سال 1389 12:42
نامردم اگر تو را ادیتت نکنم کنسل کنم و سپس رپیتت نکنم اما اگر آنچنان که خواهم نشوی نامردم اگر شیفت - دلیتت نکنم
-
منزل در خدمت باشیم!
شنبه 17 مهرماه سال 1389 16:42
من حوصله کوه ندارم به خدا یا پارک و تئاتر و کافی شاپ و سینما همسایه مهربان و محبوب منی تشریف اگر بیاوری منزل ما!
-
همسایه بی خبر از حال همسایه!
جمعه 18 تیرماه سال 1389 22:47
ز فرط سادگی سودی نبردی نری، از مادگی سودی نبردی شبِ تاریک و یارِ مست در پیش از این همسایگی سودی نبردی!
-
هر کی میاد، بیاد
شنبه 15 اسفندماه سال 1388 14:38
بنده هم به نوبه خودم به استقبال نوروز و تعطیلاتِ جان! میرم. با یک نمه سهمیه کجا باید رفت؟ افسوس، سفر روی دو پا باید رفت در مملکت نفت که بنزین این است امسال سفر فقط به گ... باید رفت!
-
پیداست!
پنجشنبه 10 دیماه سال 1388 23:07
آخر دلمان برایتان میسوزد صد پیر و جوان به پایتان میسوزد پنهان شده اید اگر چه از چشم همه پیداست که تا کجایتان میسوزد!
-
دروغ گو دشمن خداست!
جمعه 20 آذرماه سال 1388 15:31
امروز که گفتی عاشق ما شده ای فردا نشده، عاشق شیما شده ای آنقدر دروغ گفته ای از چپ و راست یکباره بگو صدا و سیما شده ای!!!
-
گویند مرا چو زاد مادر!
شنبه 7 آذرماه سال 1388 14:29
گویند مرا چو زاد مادر نافم ز بدن خودم بریدم هر کس که به من تبسمی کرد در پاسخ خنده، عرعریدم گفتند چه بچهی ملوسی ای خاک به سر که باوریدم گشت و گذر زمانه طی شد بیچاره شدند و پروریدم رفتم سوی پله ترقی از نرده پله سُرسُریدم تا اینکه به زورِ نیرویِ غیب از پله و نردهاش پریدم آمد دو سه بار وحی و الهام تا اینکه یهو پیَمبریدم...
-
آغوش گررررم!
چهارشنبه 13 آبانماه سال 1388 16:00
محمود! تو یکه تاز این میدانی تو نعمت حق به ملت ایرانی ای کاش شبی تو را در آغوش کشم دنباله ماجرا خودت میدانی!
-
آخ جوون، زندان!
شنبه 14 شهریورماه سال 1388 23:52
شعر زیر رو برای شب شعر طنز شکرخند آماده کرده بودم که مثل اغلب اوقات، اجازه خواندنش بهم داده نشد. خدا رو شکر که وبلاگ خلق شد تا هم آدمایی مثل من حرف دلشون رو بزنن و هم آدمایی مثل م.ا، حرف دلِ دیگران رو! زندان که بسی خلاف دارد تخت و تشک و لحاف دارد اینترنت و ADSL و چت وبلاگ و کامنت و آف دارد یک شعبه ی خوب آن اوین است یک...
-
که مپرس!
سهشنبه 27 مردادماه سال 1388 00:32
راستش این روزا سخت میشه کسی رو پیدا کرد که دل و دماغ طنز طرب انگیز داشته باشه، یا به قول خواجه: کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد. طنزای این روزای ما هم طعم خرمالو گرفته بعد از مدتها، دیشب با حافظ بودم، یه مصرع من گفتم و مصرع دوم رو اون گفت: دارم از ریش و عبایش گله چندان که مپرس که چنان زو شدهام بیسر و سامان که...
-
بحران داریم تا بحران
سهشنبه 16 تیرماه سال 1388 00:56
تغییر نتایج انتخابات بحران نیست. دروغهای صدا و سیما بحران نیست. نمودارهای فریبکارانه بحران نیست. تأیید سلامت انتخابات توسط رهبری بحران نیست. چوب و چماق و تفنگ کشیدن به روی مردم بحران نیست. ریخته شدن خونِ آدمهای بی گناه بحران نیست. ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه بحران نیست. ممنوع التصویر شدن عدهای به خاطر عقاید...
-
توصیه های ایمنی - انتخاباتی!
جمعه 22 خردادماه سال 1388 03:58
سلام به همهی ملت با عزت و همیشه صحنه ساز و صحنه دوست و صحنه پرور و صحنه محنه و ... با توجه به اینکه الان ساعت ٤ بامداد روز جمعه ٢٢ خرداد است و این روز تصادفا مصادف شده با ایام الله انتخابات دهم ریاست جمهوری علیه السلام، توصیه های لازم جهت شرکت هر چه پرشور و بیشعورتر شما هموطن گرامی را اعلام میدارم، ضمنا تمامی مواردی...
-
انتخابات را جدی بگیرید!
سهشنبه 19 خردادماه سال 1388 00:39
لطفا تا آخرین لحظه در مورد طنز بودن این متن قضاوت نکنید! یه مسألهای در مورد انتخابات خیلی برام جالبه، در ایام عادی اگه با کوچکترین مسألهای مثل ترافیک، صف طولانی، دست انداز خیابون و ... (که البته بعضیاش خیلی هم کوچک نیستند) رو به رو بشیم، مردم شروع میکنن به فحش دادن و با خواهر و مادر تک تک مسولین وصلت میکنن. تو این...
-
مناظره
جمعه 15 خردادماه سال 1388 20:16
این بحث و مناظراتشان عالی بود هر چند پر از نزاع و جنجالی بود محمود که همچنان بدون فکر است این میرحسین هم که تو خالی بود!
-
مارمولک!
چهارشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1388 00:04
کسانی که با بنده معاشرت دارند، از ارادت خاصم به روحانیت حقیقی و نفرت مخصوصم از روحانینماها خبر دارند، پس لطفا برای اونایی که با من معاشرت ندارند تعریف کنن! واعظان کین جلوه در محراب و منبر میکنند چون به منبر میروند، از بیخ و بن خر میکنند خویش را آیینهی حق میشناسانند، چون مردم نادان ما نشنیده باور میکنند دشتها...
-
برای آیندگان!
شنبه 10 اسفندماه سال 1387 23:07
این شعر رو وقتی گفتم که حالم گرفته بود و دل و دماغ نداشتم، اما ظاهرا طنز از آب در اومده، اما نه از اون طنزای اونجوری! گفتیم: نمیشود که خوش باشیم؟ گفتند: نمیشود، در آینده آینده کجاست؟ کو؟ جوابم داد: یابنده بود هر آنکه جوینده تاریخ گواه جستجوی ماست هم شاهد صد دروغگوینده افسوس که وقت میرود چون ابر در دست محققانِ...
-
حسنی نگو، یه دسته گل!
پنجشنبه 24 بهمنماه سال 1387 13:32
هر وقت شعر دلنشین حسنی نگو، یه دسته گل رو میشنیدیم، یاد استاد منوچهر احترامی میافتادیم اما از سهشنبه (٨٧/١١/٢٢) به بعد یاد مرحوم استاد منوچهر احترامی میافتیم. جایش در ادبیات همیشه خالی خواهد بود. هر ماه که شب شعر شکر خند میرفتم، رضا رفیع نگاهی به حضار میکرد و از استاد منوچهر احترامی به خاطر حضورشان قدردانی...
-
سومین جشنواره طنز طهران
یکشنبه 6 بهمنماه سال 1387 16:38
خبر فوری فوتی! آهای آنهایی که طنز میاندیشید، آیا نمیدانید که سومین جشنواره طنز طهران در راه است؟! لعنتِ خدایان آمون بر طنزپردازانی که بیتفاوت باشند!
-
تسلیت!
دوشنبه 18 آذرماه سال 1387 00:05
دوستان عزیز با نهایت تأثر و تألم، متأسفانه با خبر شدیم جناب آقای آمِن هوتب سوم دار فانی را وداع گفتنند و به سرای باغی شتافتند. این ضایعه بزرگ را به خود ایشان، همسر مکرمه، آقازاده عزیز، جناب پوتیفار، سرکار خانم زلیخا و دوست عزیزمان یوزارسیف تسلیت میگوییم و برای این عزیزان از خداوند بزرگ، صبر و شکیبایی مسئلت داریم....
-
کمک!
یکشنبه 26 آبانماه سال 1387 11:07
وارد یک سوپر مارکت شدم، بعد از اینکه سفارش خریدم رو دادم، یه خرده فروشگاه رو انداز برانداز میکردم، چشمم به کاغذی افتاد که به ترازوی فروشگاه چسبیده بود، هر کار کردم بفهمم چی نوشته متوجه نشدم، بنابراین عکس گرفتم و با خودم گفتم به شور بذارم شاید مفهوم این جملهی قصار روشن بشه، لطفا مرا در این امر مهم یاری دهید! لطفا...
-
شکرخند 24
چهارشنبه 8 آبانماه سال 1387 08:23
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA بیست چهارمین شب شعر طنز « شکر خند » کما فی السابق در فرهنگسرای شهید ارسباران ! برگزار شد. بر خلاف ساعت اعلام شده در ضمیمهی ادب و هنر روزنامه اطلاعات که گفته بود برنامه ساعت 17 آغاز میشه و همچنین برخلاف گفتهی آقای رفیع که قرار بود ساعت 16 آغاز بشه، رأس ساعت 16:10 و چند ثانیه...
-
خر ، الاغ ، یابو!
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1387 12:54
یه جایی با چند تا از دوستان قرار بود هر کس سه تا کلمه بگه و نفر بعد با استفاده از اونا یک یا چند بیت شعر بگه، وقتی داریوش کاردان با کلمات نفر قبلی شعر رو ساختن، کلماتی که تحویل نفر بعد دادن اینا بود: خر، الاغ، یابو. بنده هم شعر زیر رو تحویل جامعه هنری دادم! در صورتِ خریم و به سیرت، الاغها کبکیم و میپریم به سبک...
-
بین التعطیلین
پنجشنبه 24 مردادماه سال 1387 08:12
Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 چندی از همکارانم خواستند تا در باب بین التعطیلین، مطالبی بنویسم، به این امید که شنبهی هفتهی آیندهشان تعطیل گردد، گر چه مدیر شرکت اعلام کردند که تعطیل نیست، اما به هر حال تحقیقاتی که انجام داده بودم را ارائه میکنم: Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 تحقیقاتی مکفی و جامع، اندر...
-
به هزار غم گرفتارم!
دوشنبه 14 مردادماه سال 1387 22:43
1- حبسیه مرحوم « مسعود سعد سلمان » از شعرای حبسیه سرای ایرانی است که سالهای زیادی از عمرش را در زندان گذرانده. ایشان یک حبسهای دارد با این مطلع: «شخصی به هزار غم گرفتارم / در هر نفسی به جان رسد کارم» و در ابیات بعد هم از زندان شکایت میکند و فریاد بیگناهی سر میدهد. بنده خدمت جناب سعد سلمان عرض میکنم که اگر چه...
-
طنز در اسلام
دوشنبه 17 تیرماه سال 1387 13:00
Normal 0 طبیعی است که از هر آدمی با هر عقیده و تفکری، انتظار برود اعمال و رفتارش منطبق و یا حداقل نزدیک به مسلک اعتقادیاش باشد و اگر چنین نباشد، تناقضِ شخصیتِ آن فرد را میرساند. طنز، تیغ دو لبهای است و همانقدر که توانایی سازندگی دارد میتواند مخرب و آلوده باشد، لذا ضروری است که طنز پرداز مسلمان، با مطالعهی آیات و...
-
عشق از راه دور
دوشنبه 17 تیرماه سال 1387 09:28
لابد شما هم بعضی از این راننده کامیونها و راننده تاکسیها و قصابها و ... رو دیدین که عکس ضعیفههای اونور آبی رو به در و دیوار ماشین و مغازهشون میچسبونن صبح تا شب چشم ازش برنمیدارن. والا من هر چی فکر میکنم هیچ نقطه مشترکی بین این عاشق و معشوقا نمیبینم، اما خب به هر حال دله دیگه، چه میشه کرد! مثلاً فرض کنید یه...